آرشا مامانیآرشا مامانی، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

آرشا مامانی

نیمه دوم از 10 ماه

سلام جوجه ناز مادر خیلی وقت نمی کنم وبلاگ را آپ کنم اما هفته ایی یه بار حتما برات آپ می کنم. این روزا خیلی شیطون شدی منم  اسکورتت میکنم. اما شدیدا شبیح خون میزنی در عرض 30 ثانیه آدمو غافلگیر می کنی. به خاطر این کارت و سهل نگاری من سرت تو مهد خورد به رادیاتور خیلی ورم کرد. خیلی ترسیدم اما خدا را شکر به خیر گذشت و یه شب سردرد داشتم از دستت خودم عصبانی بودم. کابینت بازی جا کفشی و کشو بازی هنو پا برجاست ایستادنتم قوت گرفته اسکیت با یه وسیله ام که مختص خودته جدیدا از حاج خانوم بازی خوشت اومده   قربون حاج خانومون برم بازی کردن تو اتاقت را دوست د...
31 مرداد 1392

وبلاگ ما یک ساله شد

سلام دوستای خوبم. امروز 20 مرداد سال 92 است و دوستی ما با شما وشروع وبلاگمون 1 ساله شد. تو یه صبح جمعه, شروع به نوشتن این وبلاگ کردم در حالی که 7 ماهه باردار بودم و امروز یکشنبه من 9 ماه و 20 روز است که آرشا را دارم.  امروز عکس پست ثابت را عوض کردم. واین 188 پست وبلاگت هست. حرف آخرم نام وکلام توست. ...
20 مرداد 1392

اندر احوالات

سلام  کوچولوی شیطون بلا مامان بازم برات از شیطونیهات اومدم بگم درسته خیلی خسته می شم این روزا ولی فکر اینو می کنم که این روزا تکرار نشدنیست تمام خستگی از تنم بیرون می یاد. قربونت برم دیگه شبا بدون اتصال به مامان نمی خوابی و تازه دو شب که بیدار می شی جز شیر توقع داری با هات بازی کنیم  منم زود بعد شیر بابایی رو بیدار می کنم و این زحمتو گردن بابایی می ندازم و با بد جنسی پشت به شما لالا میکنم. البته لالا که چه عرض کنم به ساعتی نگذشته باز اتصال می خوای. خدا نکنه کولر رو خاموش کنیم شما در جا بیدار می شی ما قندیل ببندیم مهم نیست بدون رو انداز هم می خوابی کلا رفتی تو فاز لختی و قطبی و این حرفا تو خونه هم کی باید حرف آخر و ...
10 مرداد 1392
1